ایستایی وجود ندارد ، هر چه هست جوشش و جاری بودن است.
خوش آمدید - امروز : پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

متن سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری در رابطه با روز عرفه و آداب و اعمال

متن سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری در رابطه با روز عرفه و آداب و اعمال

 

http://shahin-shahr.net/uploads/FILE_MANAGER/image/_image_1399959700.jpg

حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – روز عرفه و آداب و اعمال
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: روز عرفه و آداب و اعمال
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: ۲۱-۰۶-۹۵

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات *** دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من، تو به دنبال کدامین خضری *** گوشه چشم تو ابری است پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز *** که دلی دارند بشکسته تر از پیر هرات
دردشان دردی است از درد ابوالفضل علی *** تشنه لب با تن پر زخم لب شت فرات
یا حسین بن علی عشق دعای عرفه است *** عشق آن عشق که بیرون بروم از ظلمات
تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع *** تو همه حج و جهادی تو همه صوم و صلاه
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود *** جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی *** پای این سفره که نور است و سلام و صلوات

شریعتی: صلی الله علیک یا اباعبدالله. سلام می‌کنم به همه شما هموطنان عزیزم، خانم‌ها و آقایان، بیننده‌ها و شنونده‌های عزیزمان. آنهایی که در روز عرفه بیننده و شنونده‌ی برنامه سمت خدا هستند. خیلی‌ها از شب قدر برای درک امشب و دیروز لحظه شماری کردند. از خدای متعال می‌خواهم که قدر امروز و امشب را بدانیم و بهره کامل را ببریم. آرزو می‌کنم در هر کجا که هستید تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. اجازه بدهید در روز عرفه که لازم می‌دانم از همه بیننده‌ها و شنونده‌ها التماس دعا داشته باشم و از صاحب امروز حضرت مهدی(عج) مدد بخواهیم هرکس در هر جایگاهی هست، امروز را سرافکنده نباشیم. سربلند باشیم و نهایت بهره را از این مهمانی قشنگ ببریم. (قرائت دعای فرج)
شریعتی: امروز حاج آقای ماندگاری از عرفه و روز عرفه برای ما خواهند گفت و سرا پا گوش هستیم.
حاج آقای ماندگاری: اجازه بدهید که اینطور بحث را آغاز کنم که عرفه در رتبه بعد از مهمانی شب‌های قدر است، لذا به ما گفتند: هرکس شب‌های قدر جا مانده است، منتظر شب و روز عرفه در صحرای عرفات باشد. از کرم خدا به دور است که فقط به صحرانشینان عرفات نگاه کند. هرکس در عرفه متوجه باشد، متذکر باشد، خداوند او را نگاه خواهد کرد. امسال کافرین به ظاهر مسلمان «صَدُّوا عَنْ‏ سَبِيلِ اللَّه‏» (نساء/۱۶۷) کردند و نگذاشتند زائران ایرانی در صحرای عرفات باشند. یک عده‌ای خودشان را به حرم امام حسین می‌رسانند. یک عده حرم امام رضا و یک عده حرم حضرت معصومه می‌روند. یک عده حرم امامزادگان می‌روند. ولی حس می‌کنم که از کرم خدا به دور است که فقط به افراد خاص در نقطه خاص نگاه کند. «وسعت کل شی رحمة» کرمش «وسعت کل شی» است. خدایی که عرفه را تالی تِلو شب قدر گذاشته است، می‌خواهم همان زمزمه شب قدر را برای کسانی که مشتاق نشستن سر این سفره هستند، بگویم. در شب قدر خدا بار عام سر داده است، در شب و روز عرفه هم خدا بار عام سر داده است. توبه شکستی بیا! هرآنچه هستی بیا! امیدواری بجوی. هیچکس هم حق ندارد کسی را نا امید کند. در طول تاریخ انبیاء و اولیاء، هیچ ولی خدایی گنهکاری را ناامید نکرده است. فقط باید دعوت کنی بیایند. هرکس هم سر این سفره بیاید، دست خالی برنمی‌گردد. تماشاچیان امروز سفره عرفه هم یک چیزی نصیبشان می‌شود. چون وقتی دور خانه خدا طواف می‌کنی، در دور چهارم و پنجم در دعا این است، ای کسی که دعای مغبوض‌ترین خلقت، یعنی ابلیس را مستجاب کردی. ابلیس مغبوض‌ترین خلق خداست. ابلیس از خدا درخواست کرد، خدایا تا روز قیامت به من مهلت بده. خدا کاسه‌اش را پر نکرد، ولی خالی هم برنگردان. تا روز قیامت به تو فرصت می‌دهم. خدایی که ابلیس را ناامید نکرده است، ما را ناامید می‌کند. با اینکه رو سیاه هستیم. پیغمبری که ابلیس را ناامید نکرده است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ‏ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» (انبیاء/۱۰۷) این آیه که نازل شد ابلیس خدمت پیغمبر آمد. «یا رحمه للعالمین أنا من العالمین» تو رحمة للعالمین هستی. من هم یکی از عالمیان هستم. موجود هستم دیگر، سهم مرا بده. پیغمبر تعجب کردند! این چه می‌گوید! خطاب شد سهمش را به او بده ما تو را رحمة للعالمین قرار می‌دهیم. پیغمبر فرمود: از من چه می‌خواهی؟ ابلیس گفت: یا رسول الله خدا از آن روزی که مرا از درگاه خودش بیرون کرده است، یک مأمور گذاشته که مرا روزی یکبار تنبیه می‌کند. از شما می‌خواهم این تنبیه هر روز من برداشته شود. در تنبیه دنیایی تخفیف بگیرم. پیغمبر دستان مبارکشان را بلند کردند و برایش تخفیف گرفتند. حالا امروز وقتی می‌خواهیم با امام زمان حرف بزنیم، بگوییم: تو پسر همان رسول الله هستی! تو پسر امیرالمؤمنین هستی.
یک پیرمرد آمد به امیرالمؤمنین گفت: امیرالمؤمنین من عاشق شما هستم. ولی یک پسر من با شما دشمن است. حضرت فرمودند: می‌توانی در مسیر من قرارش بدهی. پیرمرد پسرش را در مسیر حضرت قرار داد. حضرت یک نگاه ولایتی در او کردند. در وجودش تصرف کردند. از اسب خودش را به قدم‌های امیرالمؤمنین انداخت و گفت: آقا غلط کردم! آقا عاشق شما شدم. پیرمرد خوشحال شد.
امروز به امام زمان بگوییم: تو پسر همان امیرالمؤمنین هستی. امروز خدا آماده لطف است. پیغمبر و اولیای خدا آماده لطف هستند. امام حسین آماده لطف است. امام زمان آماده لطف است. «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست» این نکته اول بود. پس باور کنیم امروز مهمانی ویژه‌ای است. در هم باز است. هیچکس را هم شناسایی نمی‌کنند. ابلیس را هم کمک کردند. هیچکس را شناسایی نمی‌کنند. پس هرکس نیاید تقصیر خودش است. همه هم دعوت هستند. مهمانی را قدر بدانیم.
همه بساط این مهمانی عرفه است. برای معرفت است. اگر سر سفره دعای عرفه امام حسین می‌نشینیم، این دعا فرازهای مختلفی دارد. بخش اول آن کاملاً معرفت است. تو عجب خدایی هستی. معرفت هم به ما یاد دادند. معرفت به چه پیدا کنند؟ به خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها و دیدنی‌ها! اگر اصل معرفت را نبینند، اینها هیچکدام به درد من نمی‌خورد. اصل معرفت چیست؟ «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ»‏ (کافی/ج۱/ص۳۳۷) امروز سر سفره معرفت قرار بگیریم. باور کنیم خدا خیلی مهربان است. ظلم به خود کردیم اگر مهربانی و بزرگی خدا را دست کم بگیریم. وقتی بزرگی خدا را دست کم بگیریم در ازدواج مسائل اقتصادی سر راهمان می‌آید و بزرگ می‌شود. در بچه آوردن مشکلات اقتصادی برایمان بزرگ می‌شود. چون بزرگی خدا را کوچک کردیم. چون بزرگی خدا را ندیدیم بزرگی دشمن برای ما دیده می‌شود. چون رحمت خدا را ندیدیم مأیوس می‌شویم. چون کرم خدا را ندیدیم خسیس می‌شویم. چون پاداش‌های خدا را ندیدیم کم عبادت می‌کنیم. چون وعده‌های خدا را ندیدیم صبر نمی‌کنیم. همه اینها مربوط به معرفت خدایی ما است. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ» من تا تو را نشسناسم که فرستاده تو را هم نمی‌شناسم. مجبور هستم به پیغمبر بگویم: می‌خواهم تو را ببینم و ضریحت را ببوسم. دستت را ببوسم. آیا معرفت پیغمبر این است که فقط او را ببوسم؟ من چون خدا را نشناختم رسولش و نبی او را هم نشناختم. نفهمیدم برای چه سراغ پیغمبر بروم. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» (احزاب/۴۵) ما همه باطن عالم را به تو نشان دادیم، تو شاهد شدی. حالا به مردم بگو: مبشر باش. بگو این راه  سود دارد و بهشت را در پس دارد. در این راه بروی جهنم است. همه می‌گویند: پیغمبر را دوست داریم، ولی بشارت و انذارش را گوش نمی‌دهند. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَك‏» من اگر خدا را بشناسم به غیر خدا تکیه نمی‌کنم. اگر نبی را بشناسم از غیر نبی خبر نمی‌گیرم. حالا اگر بخواهم نبی را بشناسم، «فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏» (کافی/ج۱/ص۳۳۷) خدایا جانشین پیغمبر و ولی و سرپرست خودم را به من بشناسان. بارها گفتیم: حجت و ولی خدا صاحب اجازه ما است. امروز و هر روزی که می‌گوییم: «اللهم عجل لولیک الفرج» درکارهایمان چند درصد اجازه از امام زمان داریم؟ نکته دوم در روز عرفه، این است که امروز سفره معرفت است. حتی اگر می‌خواهم توبه هم بکنم باید با معرفت توبه کنم. زیارت می‌خواهم بکنم باید با معرفت زیارت کنم. باید با معرفت دعا کنم. باید با معرفت عبادت کنم.
باور کنید در عالم «المعروف بقدر المعرفه» هرکس فهمش بیشتر باشد، سهمش بیشتر و خسارتش کمتر است. هرکس بفهمد در این عالم چه خبر است، شهدا فهمیدند در این عالم چه خبر است. دست و پا زدند تا شهید شوند. چون شهادت جاودانگی است. این فهم می‌خواهد. یکی که نمی‌فهمد می‌گوید: جوان ناکام! بفهممم از خدا چه می‌خواهم. همیشه داریم چوب بی‌معرفتی‌هایمان را می‌خوریم که یا جهل است یا غفلت است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ‏ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» (اعراف/۱۷۹) این غفلت‌ها ما را از حیوان هم پست‌تر می‌کند.
باید معرفت پیدا کنم صاحب این عالم کیست؟ صاحب من کیست؟ خبرگزاری کجاست؟ صاحب اجازه من کیست؟
ز کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود *** به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم
ما اینها را نمی‌دانیم. آیا ما به این دنیا آمدیم به هر قیمتی زندگی کنیم؟ بعضی‌ها دارند به هر قیمتی زندگی می‌کنند. بی‌حیا باشند که بیننده داشته باشند و زندگی کنند. دست درازی به بیت‌المال کنند که پولدار شوند و زندگی کنند. با هر دروغی محشور شوند که زندگی کنند. با هر کلکی به پست و مقام برسند که زندگی کنند؟ آیا عالم واقعاً این بود؟ یا آمدیم به نقطه‌ای برسیم «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى‏،فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏» (نجم/۸ و۹) حاج آقا این آیه مخصوص پیغمبر است. آیه ۶۹ سوره نساء که مربوط به پیغمبر نیست. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً» ما آمدیم معرفت پیدا کنیم که من و شما که می‌دانیم معصوم نیستیم، می‌توانیم برویم کنار معصومین قرار بگیریم. این معرفت می‌خواهد. سلمان می‌توانست «منا اهل البیت» شود. می‌توانیم منا اهل البیت شویم. به ما اجازه دادند. این معرفت می‌خواهد. چون خیلی‌ها می‌گویند: آن امتیازاتی که خدا به اهل‌بیت داده است، به ما هم بدهد جای خوب می‌رویم. می‌گویم: این آیه می‌گوید: امتیازات اهل بیت لازم نیست. همت می‌خواهد. بفهم در عالم چه خبر است. شهدا که معصوم نبودند. پس نکته اول اینکه امروز مهمانی است و در باز است. نکته دوم پذیرایی معرفت است. از خدا بخواهیم به ما معرفت بدهد. خدایا عالم را آنطور که هست به من نشان بده. خدایا خودت و پیغمبر و اولیائت را به من بفهمان. خدایا به ما فهم بده. بارها گفتیم که فهم داشته باشیم همه چیز نصیب ما می‌شود. می‌فهمم چقدر پول لازم دارم ولی وقتی فهم نداشته باشم، نمی‌فهمم چقدر پول لازم دارم. با همین پول پدر خودم را درمی‌آورم.
نکته سوم اینکه چطور فهم بدست آوریم؟ این معرفت را چطور کسب کنیم؟ در سرزمین عرفات که بودیم به حاجی‌ها گفتم: می‌دانید گفتند در سرزمین عرفات چه کنید؟ گفتند: باید زانو بزنید. حتی مستحب است زیرانداز نباشد و روی خاک باشید.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی *** هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
یک کلامی خیلی زیبا است که از آیه قرآن است و حضرت آقا در کلامشان فرمودند. فرمودند: ما از شاگردی کردن هیچ ننگ و اِبایی نداریم. افتخار می‌کنیم همیشه شاگردی کنیم. «کَلاّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏» (علق/۶ و۷) روزی که احساس کنم من دیگر دکتر شدم، مهندس شدم، وزیر شدم، وکیل شدم، آیت الله شدم دیگر نیازی به پای منبر نشستن ندارم، آن روز، روز بدبختی من است. باید بنشینی تا چیزی نصیب تو شود. زانو بزن تا نصیب تو شود. بخواهم، بدانم، اقدام کنم، هزینه‌اش را هم پرداخت کنم. لذا در سرزمین منا زانو بزن و با ادب باش. این سلوک کسب معرفت است. با تکبر چیزی نصیب تو نمی‌شود. پسرها و دخترها! زانو بزنید و از پدر و مادرهایتان تجربه بخواهید. خیلی از مشکلات پسرها و دخترها امروز با یک تقاضا از پدر و مادرها حل می‌شود. ولی متکبرانه نمی‌خواهند از پدر و مادر بخواهند. چرا؟ من تحصیل کرده هستم و آنها بی‌سواد هستند. تجربه دارند! دختر متواضعانه از مادرش بخواهد که چطور مشکلاتش را حل کند. نکته سوم اینکه یکی از آداب کسب معرفت زانو زدن و تواضع به خرج دادن است. دوم اینکه سراغ قرآن برو، «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ‏ فِيهِ‏ هُدىً لِلْمُتَّقِين‏» (بقره/۲) این کتاب معرفت است. «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي‏ لِلَّتِي‏ هِيَ أَقْوَم‏» (اسراء/۹) این کتاب معرفت است. از طرف خدا هم هست. قرآن کلام خداست. قرائت شده پیغمبر است. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ‏» (حجر/۹) محافظش هم خداست. یعنی دست نخورده است. آئین نامه زندگی است و به دست ما رسیده است. محضر قرآن صامت و ناطق برو که محمد و آل محمد (ص) هستند. در خانه اینها برو. اگر در خانه اینها رفتی حتماً چیزی نصیبت می‌شود. دشمنان در خانه اینها رفتند و چیزی نصیبشان شده و گفتند: ما از اینها عالم‌تر و کامل‌تر کسی را پیدا نکردیم. از قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه چیزی کامل‌تر پیدا نکردیم.
نکته چهارم اینکه برای معرفت کسب کردن التماس کن. هرچه در آن عالم می‌خواهید باید با التماس بگویید. قد و قواره‌اش کوچک بود و کنار گلوله توپ ایستاده بود. به او گفتند: با این قد و قواره کوچک چطور جبهه آمدی؟ گفت: با التماس! این گلوله کوچک را چطور جلوی قبضه می‌بری؟ گفت: با التماس! گفتند: حتماً اینجا آمدی دنبال شهادت می‌گردی، گفت: آن دیگر خیلی التماس می‌خواهد! وقتی داشتند بدن تکه پاره این بسیجی کوچک را جمع می‌کردند، فهمیدند عجب التماسی کرده خدایا حیت جاودان به او داده است. ما باید با تمام وجودمان التماس کنیم. امام حسین(ع) التماس کردن را در دعای عرفه به ما یاد داده است. در دعا می‌فرماید: تو اگر می‌خواهی عطا کنی کسی نمی‌تواند جلوی تو را بگیرد. تو اگر بخواهی یک چیزی را به عنوان حکم قطعی بگویی، کسی نمی‌تواند مانع شود. تو دوست داشتی حسین را بلند کنی. آنها حسین را کشتند و سرش را از بدن جدا کردند و بدن مبارک را زیر سم اسب انداختند و لباس‌هایش را غارت کردند. اما توانستند یاد و نام حسین را از دلها ببرند؟ «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست» قضای تو بر این قرار گرفته است و هیچکس نمی‌تواند مانع شود.
قضای خدا بر این است که هرکس عزت می‌خواهد از خدا عزت بگیرد، کسی نمی‌تواند ذلیلش کند. عزت ما با ثروت و شهرت نیست. عزت ما با وصل شدن به پرتو بندگی خداست. امام حسین التماس کردن را یاد ما داده است. اول التماس کن و بگو: خدایا من می‌دانم تو همه کاره هستی. اینجا در بخش اول دعا امام حسین می‌گوید: خدا تو در وجود من همه کاره هستی. وجود من هم که اختیارش دست من است، پلک چشم من مثل کلید پریز است. کلیدش دست من است ولی سوییچ دست خداست. سوییچ را از مرکز قطع کند دیگر دست من بالا و پایین نمی‌رود. صاحب اختیار من خودت هستی. فکر و زبان من دست تو است.
در بخش دوم دعا هست که حضرت می‌فرماید: بالاترین عزت من این است که عبد تو هستم. همان کلام امیرالمؤمنین که می‌فرماید: «كفى‏ بى‏ عزّاً ان اكون لك عبدا» (بحارالانوار/ج۷۴/ص۴۰۲) بالاترین عزت من این است که عبد تو هستم. «و كفى‏ بى‏ فخراً ان تكون لى ربّا» بالاترین افتخار من این است که تو خدای من هستی. تو خدایی هستی که من او را دوست دارم. شایسته خدایی هستی. من را طوری قرار بده که دوست داری. فراز دوم این است که التماس بنده به خداست. می‌شود کمک کنی آنطور که می‌خواهی شوم؟
ای یک دله‌ی صد دله، دل یک دله کن *** مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک دم تو ز اخلاص بیا در بر ما *** گر کام تو برنیامد آنوقت گله کن
باور کنیم در حق خدا کوتاهی کردیم. همه ما یک استغفار کنیم. امروز برای التماس کردن، لازمه‌اش یک استغفار است. خدایا در حق تو کوتاهی کردم. دوست دارم آنطور که تو می‌خواهی شوم. خدا بد من را نمی‌خواهد. به بد من راضی نیست. او رب العالمین است. بهتر از همه مرا می‌شناسد. قبل و بعد مرا می‌داند. «هُوَ الْأَوَّلُ‏ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» (حدید/۳) دلسوزتر از همه است و قدرتش از همه بیشتر است.
فراز سوم عشق بازی امام حسین با خداست. «أنت الذی… أنا الذی» عشق بازی است. یک تعبیری امام حسین(ع) دارند. خدا را در التماس‌هایشان به انبیاء و اولیاء، به نام‌های مقدس، به قرآن و کتاب‌هایی که نازل شده قسم می‌دهد. بعد از «أنت الذی و أنا الذی» به جایی می‌رسد که می‌گوید: خدایا من قرار است برنامه‌ریزی کنم و تو هم قرار است برنامه‌ریزی کنی. «الهی اغننی بتدبیرک عن تدبیری» خدایا تو به من اختیار دادی. می‌شود اختیار مرا در راستای اختیار خودت قرار بدهی. قبل از اینکه من برنامه‌ریزی کنم تو به من برنامه بدهی؟ خدا برنامه داده است. برنامه خدا چیست؟ انجام واجبات و ترک محرمات، خدمت به مخلوقات، تحمل مشکلات، ایثار و فداکاری. اینها برنامه‌هایی است که خدا به ما داده است. گفته: این برنامه را انجام بدهی، تو را بالا می‌برم.
برایش بستنی چوبی خریده بودند. در آستین کرد و نخورد. وقتی به خانه رسید. مادرش گفت: بستنی آب شد و چوبش ماند. گفت: مامان بستنی آب شد و دل بچه‌های یتیم آب نشد! الآن همه بستنی و نوشیدنی می‌خورند و یک ذره توجه ندارند آن کسی که نگاه می‌کند شاید خانم باردار باشد. شاید آن کسی که نگاه می‌کند بچه یتیم باشد. پدر نداشته باشد برایش بخرد.
شهید غلامعلی پیچک که خاطره‌اش را گفتم. گفت: خدایا تدبیر تو چیست؟ خدا فرمود: تدبیر من این است که جلوی چشم بیننده غذا نخور. جایی برو که کسی نبیند. لذا قدیم‌ها نان هم در پارچه می‌پیچیدند که کسی در راه نبیند. خدایا در خریدهایم تو بگو چه کنم. در زندگی تو بگو چه کنم؟ من می‌خواهم یک زندگی آرام داشته باشم. تو بگو من چه کنم. امروز التماس کنیم به خدا که خدایا مرا مؤمن به دین خودت که اسلام است قرار بده.
بعد امام حسین در ادامه می‌فرماید: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك» آن کس که تو را دارد، چه ندارد و آن کس که تو را ندارد، چه دارد؟ وقتی این اتفاق‌ها بیافتد با خدا می‌شوم. بعد می‌گویم: با خدا باش و پادشاهی کن. بی‌خدا باش هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی.
پس عرفه مهمانی است. این مهمانی را از دست ندهید. غروب عرفه در عرفات خیلی سخت است. چون در این صحرای عرفات امام زمان هم هست. آدم صاحبخانه را نبیند خیلی سخت است. خوش به حال کسانی که در عرفات امسال صاحبخانه را حس می‌کنند. دوم اینکه این مهمانی برای کسب معرفت است. در این مهمانی باید متواضعانه بروی. از منبع قرآن و عترت، معرفت بگیری و التماس هم بکنی. نکته چهارم این است که التماس واسطه می‌خواهد. خدا به حضرت آدم هم که اولین خطا را کرد، جبرئیل آمد به او کمک کرد گفت: بگو «یا حمید بحق محمد، یا عالی به حق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا قدیم الاحسان بحق الحسین» نام امام حسین که آمد حضرت آدم گریه کرد و حاجتش داده شد. امروز واسطه را برای ما گذاشتند. دعای امام حسین، زیارت امام حسین، نام امام حسین، امام زمان هم که امروز صاحب مهمانی است، فرموده: هرکس روضه جدم را بخواند برایش دعا می‌کنم. لذا معروف است در سرزمین عرفات به حضرت گفتند: آقا، کدام خیمه شما هستید؟ فرمود: خیمه‌ای که روضه عمویم عباس خوانده می‌شود.
تشنه لب در آب رفتم، این سخن با خویش گفتم *** من چگونه آب نوشم، شاه را عطشان ببینم
مشک را پر کردم از آب و به خود گفتم که باید *** راه نزدیکی برای خیمه رفتن برگزینم
می‌خواستم راه نزدیکی بروم، از میان نخلستان رفتم. «لیک از شمشیر دشمن قطع شد دست علمگیر از یسار و از یمینم» وجود نازنین حضرت ابالفضل مشک را به دندانش گرفت. اما دلم خوش بود آب دارم. وقتی خیمه می‌روم سکینه جلو می‌‌آید و می‌گویم: عموجان اگر دست ندارم، آب برایتان آوردم.
ناگهان دیدم که در ره ریخت آب و سوخت جانم *** تیر زد بر مشک آن خصمی که بود اندر کمینم
همین که آب روی زمین ریخت دیگر امید ابالفضل نا امید شد.
«دیگر از دیدار اطفال حسین شرمنده بودم» گفتم: بروم چه بگویم؟ نه دست دارم و نه آب دارم. یقین دارم به این بیت که امام زمان گریه می‌کنند.
دیگر از دیدار اطفال حسین شرمنده بودم *** تیر زد دشمن به چشمم تا که طفلان را نبینم
گفتم اکنون خوب شد، خوب است برگردم به خیمه *** ناگهان بر سر فرود آمد عمود آهنینم
اینجا بعضی‌ها می‌گویند: فاطمه زهرا بغل باز کرد برای حضرت ابالفضل، واسطه امروز ما بعد از محمد و آل محمد، امام حسین، قمر بنی هاشم، ابالفضل العباس است. خدا را قسم می‌دهیم به آبروی این آبرودار در خانه اهل‌بیت امروز احدی را از در خانه‌اش، نا امید برنگرداند.
شریعتی: امروز صفحه ۳۳۵ قرآن کریم آیات ۲۴ تا ۳۰ سوره مبارکه حج در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود.
وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ‏ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمِيدِ «۲۴» إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «۲۵» وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ «۲۶» وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ «۲۷» لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ «۲۸» ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ «۲۹» ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعامُ إِلَّا ما يُتْلى‏ عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ «۳۰»
ترجمه: و (اهل بهشت) به سخنان پاك (و دلنشين) هدايت مى‏شوند، و به راه خداوندى كه شايسته‏ى ستايش است رهبرى مى‏گردند. همانا كسانى كه كفر ورزيدند و (مؤمنان را) از راه خدا و مسجدالحرامى كه آن را براى همه‏ى مردم، ساكنان مكّه و يا (مسافران) باديه‏نشين مساوى قرار داديم بازمى‏دارند (گرفتار قهر ما خواهند بود) وهر كس در مسجدالحرام اراده انحراف وظلم كند، ما به او عذاب دردناك مى‏چشانيم. و (به يادآور) آنگاه كه مكان كعبه را براى ابراهيم آماده ساختيم (به او گفتيم:) هيچ گونه شركى نسبت به من روا مدار و خانه‏ى مرا براى طواف كنندگان وقيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاكيزه دار. و در ميان مردم بانگ حج برآور تاآنان، پياده و سوار بر مركب‏هاى چابك از هر راه دورى به سراغ تو بيايند. (مردم از هر منطقه‏اى به حج خواهند آمد) تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و در ايام مخصوص حج خدا را ياد كنند، به خاطر چهار پايان زبان بسته‏اى كه رزقشان شده؛ پس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را اطعام كنيد. (زائران خانه خدا در روز عيد قربان كه قربانى كردند) سپس بايد آلودگى خود را بر طرف سازند وبه نذرهاى خود وفا كنند و بر گرد خانه‏ى كهن و آزاد (كعبه) طواف نمايند. اين است (مناسك حج) وهر كس آنچه را خداوند محترم شمرده گرامى بدارد، قطعاً براى او نزد پروردگارش بهتر است، و چهار پايان براى شما حلال شده است، مگر آنچه (حرام بودنش) بر شما خوانده شده باشد پس، از پليدى بت‏ها دورى كنيد و از كلام باطل اجتناب ورزيد.
شریعتی: اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: در آیه ۲۵ سوره مبارکه حج از خدا بخواهیم همین وعده را برای کافران و ظالمان به زودی محقق کند. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» آل سعود خبیث کفاری در لباس اسلام بودند که صد عن سبیل الله و صد از مسجد الاحرام شدند. هزاران زائر ایرانی را مانع شدند و از این فیض محروم ماندند. «الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ» ما همین را از خدا می‌خواهیم. خدایا تو وعده عذاب به کسانی دادی که مانع از حج شدند. این عذاب را از تو می‌خواهیم. به آبروی اولیائت، به آبروی امام حسین هرچه زودتر عذابت را بر آل سعود و اربابانش یعنی آمریکا و اسرائیل نازل بفرما.
خدایا همه دعاهای ما و همه دعاهایی که بالا می‌رود در حق فرج مستجاب بفرما. موانع فرج آقایمان را برطرف بفرما. ما را برای فرجش تربیت بفرما. به دعای امام زمان همه گره‌ها باز بفرما. همه مریض‌ها لباس عافیت بپوشان. همه مشکلات برطرف بفرما. به دعای امام زمان همه خدمتگزاران مؤید و منصور بدار. اموات و شهدا و امام ما را غریق رحمتت بفرما. توفیق معرفت به دین و اولیاء دین را بیش از پیش به همه ما عنایت بفرما. توفیق طاعت و بندگی و ترک معصیت را به همه ما عنایت بفرما.
شریعتی: والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل الطاهرین.

 

متن سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری در رابطه با روز عرفه و آداب و اعمال