برخي برده به دنيا مي آيند، ديگران برده مي شوند و باز عده اي به سوي برده داري جذب مي شوند.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

متن سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد در رابطه با عقوبت اعمال

متن سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد در رابطه با عقوبت اعمال

http://media.hawzahnews.com/Larg/1394/12/19/IMG09080208.jpg

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: اعمالی که عقوبتشان سریع است
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: ۱۰-۰۸-۹۵
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بی‌تاب تر از جان پریشان در تب *** بی‌خواب‌تر از گردش هذیان بر لب
بی‌رؤیت روی او بلا تکلیفم *** همچون گل آفتاب گردان در شب
شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما دوستان عزیزم. بیننده‌ها و شنونده‌های خوبمان. انشاءالله در هرکجا که هستید بهترین‌ها نصیب شما شود. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان و شنوندگان عزیز. تشکر فراوان از اینکه رادیو قرآن این ارتباط را فراهم کرده که عزیزان با ما در ارتباط هستند. انشاءالله عزیزان موفق باشند. بحث هفته گذشته در مورد رعایت کردن حقوق دیگران بازتاب خیلی خوبی داشته است. اینکه باور داشته باشیم هیچ عملی بی پاسخ نمی‌ماند. امشب شب اول ماه صفر و روز آخر ماه محرم است. هفتم صفر هم شهادت آقا امام حسن مجتبی(ع) است و همچنین در مورد عزیزانی که عازم کربلا هستند و دیگران را برای کربلا تجهیز می‌کنند صحبت خواهیم کرد.
شریعتی: بحث ما با حاج آقای فرحزاد در ذیل بحث وصایای نبی مکرم اسلام(ص) به علی(ع) است. به فرازی رسیدیم که حضرت به امیرالمؤمنین سفارش کردند چهار چیز عقوبت سریع دارد. نکات خوبی را شنیدیم. امروز ادامه فرمایشات شما را می‌شنویم.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
یکی از وصایای پیامبر عظیم الشأن به مولا امیرالمؤمنین این بود که یا علی چهار مورد هست که عقوبت سریع دارد. مورد اول اینکه به کسی احسان کنی و او در مقابل به شما بدی کند. مورد دوم کسی که ظلم نمی‌کند ولی دیگران به او ظلم می‌کنند. مورد سوم کسی که با شخصی عهد و پیما می‌بندد و با عهدش وفادار است ولی طرف مقابل حقه بازی و کلک می‌زند و پیمان شکنی می‌کند. مورد چهارم هم کسی که با ارحام و بستگان صله رحم می‌کند و آنها قطع رحم می‌کنند. آن هم عقوبتش سریع است.
برای ما باید جا بیافتد که هیچ عملی در عالم بی پاسخ نمی‌ماند. خوب باشد یا بد بی‌پاسخ نمی‌ماند. یکی از بزرگان می‌فرمودند: مرحوم حاج احمد آقا(ره) فرزند امام دیدن من آمد. به ایشان گفتم: شما پدر بزرگوارتان را خواب ندیدید؟ فرمودند: چرا. خواب دیدم و نکته‌های مهمی هم در خواب بود. یکی اینکه از پدرم پرسیدم: در آن عالم چه خبر؟ فرمودند: آنچه ما از روایات و کلام بزرگان شنیده بودیم. دیدن خیلی بالاتر از شنیدن است. عالم برزخ را آدم می‌بیند خیلی مهم‌تر است. حضرت علی در نهج‌البلاغه فرمودند: «کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْیَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِیَانِهِ وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِیَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه» در دنیا بر عکس است. در دنیا می‌گویند: فلان جا یک باغ کذایی هست کنار دریا هست و چنین و چنان است. یک کاخ کذایی هست. یک ماشین کذایی هست. از دور آدم فکر می‌کند چه خبر است. بلاهایش هم همینطور است. یک کسی می‌خواهد یک عمل جراحی کند، اینقدر هول دارد که بزرگتر از خودش است. بعد می‌بیند چیزی نبود. اصلاً متوجه هم نشد. تمام تلخی‌ها و شیرینی‌های دنیا به تعبیر امیرالمؤمنین شنیدنش بزرگتر از دیدنش است. دنیا کوچک است. شیرینی و تلخی دنیا هم زودگذر است. آخرت دقیقاً برعکس است. یعنی آدم یک فشار قبر و عذابی می‌شنود، ولی اینجا باید گفت: شنیدن کی بود مانند دیدن! ایشان فرمودند که آخرت هرچیزی دیدنش به مراتب بالاتر از شنیدنش است. یعنی ما از دور دستی بر آتش داریم. اگر این را باور کنیم دیگر خوشی‌های دنیا خیلی ما را جذب نمی‌کند و دائم به فکر عاقبت هستیم.
روایتی از پیامبر دیدم که فرمودند: کسی کنار دریا برود و انگشتی یا سوزنی به دریا بزند. چقدر رطوبت در نوک انگشت یا سوزن می‌آید؟ مثل دنیا نسبت به آخرت مثل رطوبت نوک سوزن است در مقابل دریای آخرت. یعنی این دنیا ناچیز و زود گذر است. ولی آنجا ابدیت  دارد و همیشگی و دائمی است.
امام(ره) به فرزندشان در عالم رؤیا فرمودند: در این عالم که وارد شدم تمام کارهایی که کردیم حتی دستمان را بالا و پایین کردیم، سؤال می‌شود برای چه این کار را کردی؟ برای چه این را احترام کردی و او را احترام نکردی؟ برای کوچک‌ترین کار باید جواب بدهی. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ، وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزله/۷ و۸) دیگر آدم تجسم آن را می‌بیند. اگر یک مقدار باورمان را نسبت به قیامت و آخرت و جزای اعمال جدی بگیریم، عدل و عدالت و عصمت سراغ انسان‌ها می‌آید. یک مقدار خدا باوری و قیامت باوری داشته باشیم. ما احتمال می‌دهیم اینجا پلیس و دوربین هست، باز مراعات می‌کنیم. اینها خطرهایی هست که اینقدر جدی نیست. ولی اگر احتمال بدهیم یک گرگ درنده‌ای بیرون هست که ممکن است ما را تکه تکه کند، چون محتمل قوی هست یعنی از بین بردن خطر بزرگی است، در آخرت هم من فکر می‌کنم احتمال هم بدهند زندگی‌شان عوض می‌شود ولو باور و یقین هم نداشته باشند. چون خطر جدی است و ثواب‌ها فوق العاده است.
لذا در روایات هست که هیچ عمل خوب یا بد را دست کم نگیرید. ما یک دلی را شکستیم، مالی را خوردیم، غیبتی کردیم. اینها را جدی بگیریم. گاهی انسان دارد می‌رود سر راه مردم یک سنگ افتاده است. این سنگ را برمی‌دارد. خدا به خاطر این خیرخواهی و دلسوزی بهشت را بر او واجب می‌کند. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: خدا رضایت و خشنودی خودش را در میان خوبی‌ها مخفی کرده است. فرمود: اگر خدا از کسی یک حسنه‌ای را قبول کند، دیگر او را عذاب نمی‌کند و اهل بهشت خواهد بود. هیچ عمل خوبی را دست کم نگیرید.
مثلاً کسی در کوچه‌ای می‌رود شاخه‌ای بیرون آمده و سر راه مردم مزاحم است، مانع را به خاطر خدا برمی‌دارد. خدا بهشت را به خاطر خیرخواهی او واجب می‌کند. کار خیر را کوچک و کم ارزش ندانیم. خدایی که می‌پذیرد خیلی بزرگ است.
پیغمبر خدا فرمودند: هیچ عمل خوبی را دست کم نگیرید و کوچک نشمارید. برادرت را با خوشرویی و لبخند ملاقات می‌کنی، حضرت زهرا فرمودند: صاحبش را از عذاب نگه می‌دارد. با تبسم به خانه وارد شویم. خیلی‌ها می‌گویند: حسرت اینکه پدر ما با لبخند وارد خانه شود و ما را ببوسد و در آغوش بگیرد مانده است. حدیث داریم کسی که دست به سر یتیمی می‌کشد به عدد موهایی که از زیر دستش رد می‌شود، خدا گناهان آن شخص را می‌آمرزد. نوازش کردن، محبت کردن، خوشرو بودن را دست کم نگیریم.
در مقابل هم مواظب باشیم دل کسی را نشکانیم. کسی را نرنجانیم. مرحوم آقای قاضی(ره) استاد علامه طباطبایی و آیت الله بهجت لحظه پایان عمرشان فرمودند: الله الله الله! سعی کنید در زندگی‌تان کسی را نرنجانید. یعنی خدا را در نظر بگیرید. به خاطر خدا، این چند روزه دنیا ارزش ندارد که دل کسی را برنجانیم و آه کسی پشت سر ما باشد. این را جدی بگیریم. همانطور که یک عمل کوچک رضای خدا را به همراه دارد، این طرف هم گاهی آدم دلی را می‌شکند و آبرویی را می‌ریزد، در اصول کافی هست که خدا می‌فرماید: به عزت و جلالم دیگر تو را نمی‌آمرزم. یعنی یک کاری کردی که دیگر قابل برگشت نیست. خدایی که ارحم الراحمین است می‌گوید: من نمی‌آمرزم. چرا ارث خواهرت را نمی‌دهی؟ چرا آبرویش را می‌ریزی؟ چرا با او قهر می‌کنی؟ چرا اینقدر ظلم می‌کنی؟ «وَتِلْكَ الْقُرَى‏ أَهْلَكْنَاهُمْ‏ لَمَّا ظَلَمُوا» (کهف/۵۹) خدا می‌فرماید: ما امت‌های پیشین را به خاطر ظلمشان هلاک کردیم. حکم خدا در اهل همه قریه‌ها و زمان‌ها و مکان‌ها واحد است.
اگر خطایی کردیم و حق الناس بر گردن داریم بارها گفتیم که آدم باید حلالیت بطلبد یا غیر مستقیم مالی واریز کند. اگر گفتنش باعث دردسر می‌شود حلالیت عمومی بطلبد. یا اینکه کارهای خیر انجام بدهد و برایشان دعا کند. مستحبات، زیارت و دعا و نماز را هدیه بدهد. ناامید هم نشویم. اگر کسی گناه جن و انس را کرده است، ولی واقعاً پشیمان است و می‌خواهد برگردد، واقعاً تائب و پشیمان است، می‌خواهد حق الناس را ادا کند ولی توان ندارد، مقداری که در توان دارد انجام بدهد، دعا و صدقه و کارهای خیر را انجام دهد، بقیه را خدا می‌فرماید که من قطعاً جبران می‌کنم. نا امید نباشد. اگر کمبودهایی بود خدا می‌فرماید: من جبران می‌کنم و جبار هستم. ظلم برای ما خیلی جدی باشد. ظالم نباشیم و با آن مبارزه کنیم.
در روایات و آیات قرآن هست که اگر کسی ظلم بکند، «يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (غافر/۵۲) افرادی که به پدر و مادر و فامیل و همسر ظلم کردند، از دنیا رفتند. می‌توانند امور مالی را به ورثه بدهند. امور معنوی هم استغفار کنند و برای آن شخص کارهای خیر کنند. بعضی‌ها در دنیا عاق والدین بودند. ولی بعد کارهای خیری می‌کنند که پدر و مادر از آنها راضی می‌شوند. این برای کسی است که زنده است و می‌تواند جبران کند و الا ظالم آن طرف دیگر کاری نمی‌تواند بکند. مگر اینکه دیگران که زنده هستند برای او کاری بکنند. در همین دنیا هرچه می‌توانیم بکنیم و بدانیم بازخورد اعمال ما زود به ما برمی‌گردد.
خدا علامه جعفری را رحمت کند. ایشان نقل کرده در کرمان یک حاکمی بود خیلی ظالم بود. کسی از خوانین با او مخالفت کرد، او را زندانی کرد. گفت در زندان باید شکنجه هم بدهد. بارها گفتیم که شکنجه روحی و جسمی در اسلام ممنوع است. مؤمن حتی به دشمن هم ظلم نمی‌کند. امیرالمؤمنین امام حسن را قسم داد که شکنجه و آزار نده، از همان آب و غذایی که خودت می‌خوری به او بده. یعنی وسایل رفاه و امنیت و آرامش زندانی را فراهم کن. شکنجه دادن در اسلام ممنوع است. خیلی از مواقع افراد ظالم هستند، ولی ما هم یک کاری می‌کنیم که ظالم می‌شویم. مخصوصاً شکنجه روحی! ما حق شکنجه نداریم. باید مطابق قانون اسلام با افراد برخورد کرد، حکم را هم اجرا کرد ولی شکنجه دادن یا توهین و تحقیر نباشد.
حاکم کرمان خیلی آدم بی‌رحمی بود و گفت: من باید او را شکنجه بدهم. چه کنم؟ یک بچه سه ساله داشت، گفت: او را هم کنار زندان ببرید. او هم در سلولی که هست باشد. گفت: من مجرم هستم. این بچه چه گناهی دارد؟ هرچه التماس و خواهش کرد، قبول نکرد. آن زمان پانصد تومان خیلی پول بود. گفت: من حاضر هستم تمام هستی‌ام را بفروشم و پانصد تومان بدهم. بچه را از این زندان ببرید. گفت: حکم مملکت با پانصد تومان عوض نمی‌شود. همین که گفتم. این بچه در زندان مریض شد و درمان نشد. مثل شمع جلوی پدر آب شد، این پدر از شکنجه روحی از بین رفت. بچه از دنیا رفت. چند روزی گذشت. حاکم کرمان یک پسر سرحالی داشت. خیلی امید داشت که او جانشینش شود. مریض سختی شد. سرطان بد و بدخیم گرفت که قابل علاج نبود. هرچه دکتر و دوا کرد و دعا کرد، نشد. پانصد گوسفند برای سلامتی‌اش کشت.    جلوی چشم خودش بچه‌اش از دنیا رفت. به یکی از علمای کرمان گفت: من پانصد گوسفند برای سلامتی بچه‌ام کشتم. گفت: خدا قانونش را با پانصد گوسفند به هم نمی‌زند. قبول کنیم که از هر دست بدهیم از همان دست می‌گیریم. به قول مثنوی که می‌گوید:
زخمی که زنی چو باز باید خوردن *** در کم زدن اختیار باید کردن
خیلی پیام دادند که به ما ظلم کردند، پدر و مادر ظلم کردند، کارفرما به ما ظلم کرده است، اینها پاسخ مفصل دارد. بدانیم هیچ عمل خوب یا بدی بی پاسخ نمی‌ماند. پیغمبر می‌فرماید: «أَسْرَعُ‏ شَيْ‏ءٍ عُقُوبَة» اینجایی که ظلم می‌کنی خدا زود جواب می‌دهد.
آقایی هست با ما آشناست. تعریف می‌کرد که من در باغی برای تفریح با بستگان رفتیم. یک عمویی داشتم که گاهی سر به سر او می‌گذاشتم. گفتیم که شوخی‌های بی‌جا نکنیم. مثل اینکه برق را قطع می‌کنیم. دهها صدمه به مردم می‌رسد. اینها شوخی نیست. خیانت است. گفت: من جوان خامی بودم. باغ آب لوله کشی نداشت. در آفتابه آب می‌کردند. من رفتم کتری آب داغ را داخل آفتابه ریختم. عمویم هم می‌خواست دستشویی برود. بنده خدا نمی‌دانست در آفتابه آب داغ است. گفت: یک دفعه دیدم ناله و فریاد عمویم بلند شد. ما هم خودمان را پنهان کردیم. گفت: فلانی بعد از چند روز همان جایی که از فلانی سوخته بود، بدن من هم مجروح شد. هرچه مداوا کردم خوب نشد. می‌گفت: چندین ماه صدمه دیدم و دنبال علاج این کار بودم. از آه دیگران بترسیم.
خدا کل احمد را رحمت کند. از رندهای عالم سوز بود که از لات‌های چاله میدان بود و بعد توبه کرد و خوب شد. می‌گفت: من بچه‌های قد و نیم قد داشتم. در خانه خیلی شلوغ می‌کردند. یکبار خیلی شلوغ کردند خیلی عصبی شدم. مشتم را گره کردم اینها را بزنم. چون اهل دل و معنا شده بودم، مشتم را گره کردم دیدم مولا امیرالمؤمنین بالای سر من است. فرمود: کل احمد بزنی، تو را می‌زنم. بدانیم عالم صاحبی دارد. هیچ آه مظلومی خاموش نمی‌ماند. خیلی جاها ما خودمان هم ظالم هستیم. مظلوم مطلق چهارده معصوم و اولیای خدا هستند. کمترین نیکی و احسان را خدا پاسخ می‌دهد.
مرحوم دولابی می‌فرمود: سلام کردن مستحب است. کمترین عرض ادب به یک انسان سلام کردن است. در مکتب ما پاسخ سلام واجب است. سلام کردن یک حسنه دارد. پاسخ سلام ۶۹ ثواب دارد. این خیلی مهم است. ایشان فرمودند: چون احکام از بالا آمده است. ما باید حواسمان جمع باشد. در همه احکام دین ما نکته‌های خیلی مهمی است. وقتی در مکتب ما یک سلام دو کلمه‌ای جواب واجب دارد. کسی که یک عمر مثل پدر و مادر و مربی و معلم و امامان و مردم خوب و همسایه خوب به ما خدمت کرده‌اند، کسی که صد هزار برابر سلام به ما خدمت کرده‌اند، پاسخش واجب نیست. یعنی همینطور نگاه کنیم. چقدر پدر و مادر برای ما غصه خوردند تا ما را بزرگ کنند. هرکسی که به ما خدمتی کرده است. پاسخ سلام بر ما واجب است.
در روایت داریم روز قیامت یک کسی را پای حساب می‌آورند. نماز می‌خوانده و روزه هم می‌گرفته و همه کارهایش خوب بوده است. خدا می‌فرماید: جهنم ببرید. می‌گویند: چرا؟ می‌فرماید: برای اینکه سپاس بنده‌های مرا به جا نیاورد. شاکر نبوده است. شکر مرا به جای آوردی ولی شکر واسطه‌های نعمت را به جای نیاوردی. جواب سلام واجب است. «أَشْكَرُكُمْ‏ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ‏ لِلنَّاسِ‏» (كافي/ج۲/ص ۹۹) چه کسی بیشتر از همه شکر خدا را به جای آورده است؟ کسی که از همه بیشتر شکر بندگان خدا را به جای آورده است. پاسخ خوبی را با خوبی داده است.
خدا مرحوم آیت الله اراکی را رحمت کند. ایشان معمولاً پیاده از خانه به حرم برای زیارت و نماز می‌آمدند. ایشان در صحن حضرت معصومه گاهی می‌ایستادند سر قبری و فاتحه می‌خواندند. همیشه این کار را می‌کردند. یکی از آقایان گفت: اینجا قبر چه کسی است؟ ایشان فرمودند: این قبر یک کسی است که بار به من رسید و گفت: من یک حدیثی در فضیلت حضرت علی برایت بخوانم. یک حدیث در فضیلت حضرت علی(ع) خواند که من جایی ندیده بودم. بعضی‌ها هستند بیست سال، سی سال پای منبر یک واعظ و کارشناس بودند، شاید جواب سلام ما را هم ندهد. ایشان هروقت از آنجا رد می‌شدند می‌ایستادند و فاتحه می‌خواندند. یکبار آیت الله اراکی سر درس استادشان شیخ عبدالکریم حائری یک اشکالی کردند. آقا پاسخ دادند. دوباره ایشان متوجه نشدند، دوباره آقا پاسخ دادند. آقا فرمودند: بعد از درس من در خدمت شما هستم. بعد از درس آمدند گفتند: آقا مرا ببخشید نفهمیدم. اشتباه کردم و غلط کردم.
«اللهم لا تجعلنی من المعارین و لا تخرجنی من التقصیر» در اصول کافی هست. خدایا هیچوقت مرا از معارین، یعنی کسانی که ایمانشان عاریه‌ای و موقت است، قرار نده و خدایا هیچگاه ما را از تقصیر بیرون نیاور. ما همیشه مقصر هستیم. حضرت امیر فرمود: کسی که خودش را محسن می‌داند، می‌گوید: من کارم درست هست. این حتماً گناهکار است. کسی که خودش را گناهکار بداند و شکسته دل است، حتماً آدم خوبی است. سعی کنیم خوبی‌ها و بدی‌ها را جدی بگیریم. ریزترین کار خوب را کم ندانیم.
شریعتی: امروز صفحه ۳۸۵ قرآن کریم، آیات پایانی سوره مبارکه نمل و آیات ابتدایی سوره مبارکه قصص برای شما تلاوت می‌شود.
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ «۸۹» وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «۹۰» إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «۹۱» وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ «۹۲» وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ «۹۳»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،‏ طسم «۱» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «۲» نَتْلُوا عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسى‏ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «۳» إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ «۴» وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ «۵» وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ «۶»
ترجمه: هر كس كار نيكى بياورد، پس براى او (پاداشى) بهتر از عملش خواهد بود، و آنان از هراس آن روز ايمن هستند. و هركس كه كار بدى بياورد، پس به رو در آتش (دوزخ) سرنگون شوند، (به آنان گفته شود:) آيا جز آنچه مى‏كرديد سزا داده مى‏شويد؟ (اى پيامبر! بگو:) فقط مأمورم كه پروردگار اين شهرى كه خداوند آن را محترم شمرده پرستش كنم، و همه چيز تنها براى اوست و مأمورم كه از اهل تسليم و طاعت باشم. و (همچنين مأمورم) قرآن (را بر مردم) تلاوت كنم. پس هر كس هدايت را بپذيرد تنها به سود خود پذيرفته وهركس گمراه شود، پس بگو: (من مسئول نيستم، زيرا) من فقط هشداردهنده‏ام. وبگو: ستايش براى خداست. به زودى آياتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهيد شناخت. وپروردگارت از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست.
به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان. طا، سين، ميم. اينها آيات كتاب روشنگر است. ما بخشى از سرگذشت موسى و فرعون را براى (آگاهى) گروهى كه ايمان مى‏آورند، به درستى بر تو مى‏خوانيم. همانا فرعون در سرزمين (مصر) سركشى كرده و مردم آنجا را فرقه فرقه نموده است، گروهى از آنان را به زبونى و ناتوانى كشانده، پسرانشان را سر مى‏برد و زنانشان را (براى كنيزى) زنده نگه مى‏دارد.به راستى كه او از تبهكاران است. و ما اراده كرده‏ايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم.
وبه آنان (مستضعفان) در زمين، قدرت وتمكّن بخشيم، و از ناحيه آنان به فرعون و (وزيرش) هامان و سپاهيانشان آنچه را كه از آن بيمناك بودند نشان دهيم.
شریعتی: رو گر به روی ما نکنی، حکم از آن توست *** باز آی که روی در قدمانت بگستریم
از فضیلت ذکر صلوات برای ما می‌گویند. بعد هم اشاره قرآنی امروز را بشنویم.
حاج آقای فرحزاد: در روایت داریم حضرت ابراهیم(ع) خلیل و دوست خدا شد، «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِيمَ‏ خَلِيلا لِكَثْرَةِ صَلاتِهِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ»‏ (علل الشرائع، ج ۱، ص ۳۴) چون زیاد بر محمد و آل محمد صلوات می‌فرستاد. آدم را به مقام خلیلی و دوستی خدا می‌رساند.
آیات اول این صفحه «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها» یعنی صحیح و سالم عمل صالح را نگه دارد. کسی عمل صالح را انجام بدهد و به قیامت برساند، حداقل ده برابر به غیر حساب و بی‌اندازه خدا چک سفید می‌دهد. حسنات را خدا غیر مضاعف زیاد می‌کند. ثواب‌های فوق العاده می‌دهد و «وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» از تمام سختی‌های قیامت هم خدا او را امنیت و آرامش می‌دهد. «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ» هرکس هم که بدی را پاک نکند و تا قیامت بیاورد، با صورت او را در جهنم سرنگون می‌کنند. «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» خدا با کسی دشمنی ندارد. این مزد و جزای عمل خود اوست.
این سخن‌ها چو مار و کژدم است *** مار و عقرب گردد و گیرت دمت
انسان است که آتش افروزی می‌کند. انشاءالله همه بینندگان ما جزء «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها» باشند.
شریعتی: گزیده و چکیده صحبت‌های کارشناسان ما هم در قالب فایل متنی و هم قایل صوتی و تصویری می‌توانید در کانال برنامه ببینید و بشنوید و استفاده کنید. در مورد ماه صفر برای ما بگویید.
حاج آقای فرحزاد: امشب اول ماه صفر است، انشاءالله عزیزان نماز اول ماه و صدقه را فراموش نکنند. دعایی در مفاتیح هست و هر روز مستحب است بخوانند. دوشنبه آینده هفتم صفر روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است. من از صمیم عمر تشکر می‌کنم از شورای انقلاب فرهنگی و وزارت ارشاد و عزیزانی که تقویم را تنظیم می‌کنند. به قول معتبر شهادت امام حسن در هفتم صفر است و ولادت امام هفتم در بیست ذی‌الحجه انتقال دادند. سالیان سال بود مراجع بزرگ و علما در نجف و کشورهای حاشیه خلیج فارس همه شیعه‌ها هفتم صفر برای امام حسن مجلس می‌گیرند و تعطیل می‌کنند. این حالت یک مقدار فراگیر شود. من خواهش می‌کنم عزیزانی که تقویم چاپ می‌کنند این را بنویسند که هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی(ع) است.
یک آقایی در مشهد به من گفت: ما هر سال ده شب برای امام حسن مجلس روضه می‌گیریم. دل حضرت زهرا و پیغمبر را شاد می‌کنند. ۲۸ صفر هم از فضایل و مظلومیت پیغمبر بیشتر گفته شود و حوادثی که زمان پیغمبر و بعد از رحلت پیغمبر افتاد، بیشتر گفته شود.
چون در آستانه‌ی اربعین هم هستیم، حدیثی دیدم که فرموده بودند: شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین امر کنید. زیارت امام حسین بر هرکسی که توان دارد واجب است. علامه مجلسی می‌گوید: با این روایات آنهایی که توان دارند، حتماً به زیارت امام حسین بروند. آنهایی که توان دارند و نمی‌روند روز قیامت از خودشان خانه ندارند. باید مهمان دیگران شوند. آنهایی که توان دارند و امکانات دارند دیگران را هم تجهیز کنند. یک روایت زیبایی است در کامل الزیارات صفحه ۱۲۹ است. هشام بن صالح می‌گوید: به حضرت گفتم: کسی که برای سفر زیارتی قبر اباعبدالله کمک می‌کند، چه خاصیتی برای او دارد؟ خودش نمی‌تواند برود ولی هزینه می‌کند دیگران بروند؟ فرمود: هر درهمی که کمک می‌کند خدا به اندازه کوه احد به او حسنات می‌دهد. فکر نکند مالش کم می‌شود. آنهایی که می‌گویند: زندگی ما کم برکت است. نذر کنند که ما این کار را می‌کنیم، خدا به اینها برکات می‌دهد. بلاهایی که بنا بوده ایجاد شود، پیشامدها و مریضی‌های ناگوار که قرار بوده رخ دهد خدا به بهانه این کمک بلا را از او برمی‌گرداند. اموالش را هم خدا حفظ می‌کند.
شریعتی: بر سیل اشک خانه بنا کرده‌ام ولی *** این بیت سرخ را نفروشم به عالمی
السلام علیک یا ابا عبدالله…

 

متن سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد در رابطه با عقوبت اعمال