هنر ما را به گونه اي رويايي از درد هستي رها مي سازد.
خوش آمدید - امروز : پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

متن سخنرانی حاج آقا قرائتی در رابطه با جلوه های قرآنی قیام کربلا

متن سخنرانی حاج آقا قرائتی در رابطه با جلوه های قرآنی قیام کربلا

http://hw9.asset.aparat.com/avt/3372258-6782-b.jpg

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: جلوه‌های قرآنی قیام کربلا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين قرائتی
تاريخ پخش: ۱۸- ۰۷-۹۵

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
این سواران کیستند انگار سر می‌آورند *** از بیابان بلا گویا خبر می‌آورند
این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است *** این سواران کهکشان با خود مگر می‌آورند
تخته خواهد کرد بازار شما را شامیان *** اینکه بی پیراهن و بی بال و پر می‌آورند
هم عمو می‌آورند و هم برادر حیرتا *** هم پدر می‌آورند و هم پسر می‌آورند
آشنا می‌آید آری، این گل بالای نی *** هرچقدر این نیزه را نزدیک‌تر می‌آورند
تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب *** ماه را نامحرمان از پشت سر می‌آورند
بس که در بالای نی شیرین غزل سر داده‌ای *** من که می‌پندارم اینان نی شکر می‌آورند
زنبق هفتاد و یک برگم  به استقبال تو *** خیزران می‌آورند و تشت زر می‌آورند

شریعتی: صلی الله علیک یا ابا عبدالله. سلام می‌کنم به همه‌ی شما هموطنان عزیزم. خانم‌ها و آقایان، بیننده‌ها و شنونده‌های عزیزمان، عزاداری‌های شما قبول باشد. حاج آقای قرائتی سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقای قرائتی: سلام علیکم و رحمة الله.
شریعتی: دوست داریم در جلسه امروز با بیان خوب شما از امام حسین بشنویم و بهره‌مند شویم.
حاج آقای قرائتی: بسم الله الرحمن الرحیم. یک راهی را خدا برای خداشناسی طرح کرده است، می‌گوید: اگر می‌خواهید خدا را خوب بشناسد نعمت‌ها را چپ کنید تا قدر بدانید. ما قدر آب را نمی‌دانیم. این آب باید مدتی تلخ شود، وقتی تلخ شد قدر می‌دانیم. خیابان آسفالت را قدر نمی‌دانیم. تا در جاده خاکی می‌رویم قدر می‌دانیم. ما قدر جلسات خودمان را نمی‌دانیم. برکاتی که این جلسات دارد خیلی زیاد است. پنجاه برکت در مورد عزاداری یادداشت کردم.
شما وقتی لباس می‌شویی در ظاهر لباس شستن است. اما در درونش یک چیزهایی هم هست. دستت پاک می‌شود. غذایت هضم می‌شود. عرق بدنت درمی‌آید. ایام فراغت تو هم پر می‌شود. در عزاداری هم خیلی چیزها هست. بعد از ۱۲۰۰ سال همه در خیابان‌ها می‌آیند و به نفع مظلوم فریاد می‌زنند.
خدا رضاشاه را لعنت کند، روضه‌ها را تعطیل کرد. آیت الله  العظمی خوانساری از مراجع درجه یک ایران بود. ایشان وقتی روضه می‌رفت در آشپزخانه یکی از خانه‌ها غش کرد. گفت: عجب من باید این رقمی برای امام حسین روضه بخوانم؟! پدر من وقتی در محرم روضه می‌خواند بین الطلوعین روضه می‌خواند که وقتی آفتاب می‌زند، رضاشاه می‌آید روضه تعطیل شده باشد. اینها مهم است.
من زیمباوه رفته بودم. آنجا پرسیدم: اینجا مسلمان هست؟ گفتند: کم هست. یک خانواده شیعه دارد. باقی مسلمان اهل سنت هستند. به منزل آنها رفتیم. از شیعیان هند بودند که به زیمباوه هجرت کرده بودند. اسم فرزندانش صادق، رضا، جعفر بود. گفت: تاریخ شب عاشورا را داریم. شام خورده یا نخورده صندلی می‌گذارم و زن و بچه‌ها می‌نشینند. من تاریخ کربلا را می‌گویم و اینها گریه می‌کنند. بعد خانم من می‌خواند و من گریه می‌کنم. یک روضه اینطوری داریم.
همه ما یک کسی را از دست دادیم. هفته اول ناراحت هستیم. هفته‌های بعد دیگر عادی هستیم. ماجرای کربلا چیست که تمام نمی‌شود؟ این ماجرای امام حسین چیست؟ در زیارت جامعه داریم «و أسماءکم فی الاسماء و ارواحکم فی الارواح و قبورکم فی قبور» یعنی شما اسمتان در اسم‌ها هست؟ قبرتان بین قبرها هست؟
انسان هر غذایی را چند بار بخورد خسته می‌شود، نان غذای سالیانه مردم است. خسته هم نمی‌شوند. خدا در این گندم چه قرار داده است؟ علاقه‌ی مادر به بچه‌اش چیست که از قبل تولد تا بعد از مرگ به بچه‌اش علاقه دارد؟
یکی از حرف‌های کربلا مسأله‌ی تفسیر قرآن است. در قرآن چند آیه داریم بهترین تفسیر در مورد کربلا است. یکی از آیات این است. «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏» (اعراف/۱۲۸) یعنی اهل تقوا خوش عاقبت هستند. بالاخره ۷۲ تن یاران امام حسین خوش عاقبت شدند یا سی هزار نفر یزیدی‌ها؟ «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏» (طه/۱۳۲) یک مسأله‌ی استثنایی است که حسابش از همه چیز جداست.
در قرآن داریم «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» (نساء/۷۶) نقشه‌های شیطان ضعیف است. هرچه هم مهم باشد، یزید نقشه‌اش ضعیف بود. خیلی قدرت داشت. سی هزار نفر را به کربلا کشاند. آب و نیروی انسانی و سنگدلی هم داشتند، اما بالاخره از یزید چه خبر است؟
من سوریه رفته بودم، گفتم: می‌خواهم قبر معاویه را ببینم. گفتند: در یک خانه است که کسی هم آنجا نیست. بالاخره رفتیم و قبر معاویه را دیدم. اتاق خاکی بود که یک قبر هم آنجا بود. بعد هم رفتیم قبر حضرت رقیه را دیدم. گفتم: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏». یک شعری هم آنجا با کاشی‌کاری نوشته بود:
زائرین قبر من این شام عبرت‌خانه است *** مدفنم آباد و قبر دشمنم ویرانه است
ما گاهی وقت‌ها به اسم پژوهش و تحقیق کاری می‌کنیم که هیچ فایده‌ای ندارد. مقام معظم رهبری فرمود: ما گفتیم تولید علم نه تولید مقاله! آقای رئیس جمهور هم می‌گفت: پژوهشی خوب است که یک اثری داشته باشد. حدیث هم می‌گوید: اگر می‌خواهی ببینی علم تو مفید است یا نه ببین بندگی تو زیاد شد یا نه؟ اگر علم مفید باشد باید هرچه می‌گذرد انسان نسبت به پدر و مادرش متواضع‌تر باشد.
«فَادْخُلِي‏ فِي عِبادِي‏» (فجر/۲۹) قرآن می‌گوید: بین مردم برو. گاهی سواد هم نداریم، قرآن می‌گوید: «ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ‏ الْعِلْم‏» (نجم/۳۰) اینها دو کلمه بیشتر بلد نیستند. علمشان کم است. «وَ ما أُوتِيتُمْ‏ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (اسراء/۸۵) «فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْم‏» (غافر/۸۳) دلش خوش است. به لطف خدا الآن دانشگاه‌های ما هیأت‌های عزاداری راه افتاده است.
یکی از کشورهای اروپایی هست که هفته دو ساعت تریبون آزاد در یک پارک دارند که هرچه بخواهند به هرکسی می‌توانند بگویند. من دیدم الحمدلله ما چه دینی داریم. هفته‌ای یک روز، دو ساعت در پارکی که کسی نیست. اما اسلام ما جایی به نام مکه داریم، چهار فرسخ در چهار فرسخ است، گفت: هرکس آنجا رفت هرچیزی به هرکسی خواست بگوید. امنیت دارد. آنها بعد از ۱۴۰۰ سال یک پارک دارند ما یک فضایی چهار فرسخ در چهار فرسخ داریم. ما در طول سال، آنها هفته‌ای یک روز. ما قدر مکتبمان را نمی‌دانیم.
مهر کربلا علامت شیعه بودن ما است. شیعه نمازش را با خاک کربلا می‌خواند. تسبیح تربت، بچه به دنیا آمد لبش را به خاک کربلا بمالید. از دنیا می‌رود خاک کربلا بر روی سینه‌اش بگذارید. رنگ کربلا بودن، کربلا یعنی رنگ مظلوم یابی، آزادگی و ظالم کوبی.
شاه می‌توانست امام خمینی را بکشد. چرا نکشت؟ دید امام حسین را کشتند نمی‌تواند کاری با این مردم بکند، امام خمینی را هم بکشد دیگر نمی‌شود جمع کرد. یعنی یا حسین گفتن ما جان امام خمینی را هم حفظ کرد.
شریعتی: دهه محرم رو به پایان است. راه نزدیک شدن به امام حسین چیست؟
حاج آقای قرائتی: عزاداری‌ها یا باید از نماز شروع شود یا به نماز ختم شود. عزاداری نباید دور از نماز باشد. چون نماز گواهی‌نامه رانندگی است. اگر صد رقم گواهی‌نامه به پلیس بدهی قبول نمی‌کند. گواهی نامه رانندگی باید باشد. خدا هم گواهی‌نامه نماز می‌خواهد. سینه بزنی و روضه بخوانی بدون نماز فایده ندارد. تمبری که کالای ما را از دنیا به اخرت صادر می‌کند نماز و تقوا است. با گناه نمی‌شود به خدا نزدیک شد. با الاغ دزدی نمی‌شود مکه رفت.
بنده خدایی بود که خیلی تعریف خوبی ایشان را می‌کردند. یکبار امام ایشان را دید که دکان میوه فروشی رفت و دو تا انار برداشت و پولش را نداد. دکان نانوایی رفت و دو تا نان برداشت و رفت.صدایش کرد و گفت: دو تا انار برداشتی و دو تا هم نان برداشتی. چرا پول ندادی؟ گفت: مؤمن باید زرنگ باشد. دو تا انار دزدیدم، دو گناه کردم. دو تا هم نان دزدیدم چهار گناه کردم. به فقیر می‌دهم، قرآن می‌گوید: هرکس کار خیر بکند ضرب در ده می‌شود. چهار در ده ضرب می‌شود و می‌شود چهل. چهار تا گناه کم می‌شود، سی و شش تا می‌ماند! گفت: ریاضی‌ تو درست است اما قرآن می‌گوید: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ‏ الْمُتَّقِينَ‏» (مائده/۲۷)
عزاداری‌ها باید بی‌آفت باشد. کار مقدس را به کار غیر مقدس آلوده نکنیم. بارها تذکر داده شد که نماز ظهر تاسوعا و عاشورا خیلی خوب است. امام حسین هم که زیارتش می‌رویم اول می‌گوییم: «اشهد انک قد اقمت الصلاة» بعد می‌گوییم: جهاد کردی و کشته شدی. قبل از جهاد اول نماز را می‌گوییم.
بنابراین توجه به نماز و تقوا و به اینکه عزاداری ما سد معبر نکند. یک کسی بیمار است. پرواز دارد. یک گوشه خیابان باید باز باشد. به مأمورین نیروی انتظامی کمک کنیم. فکر نکنیم اگر عزاداری از این کوچه برود، ثوابش بیشتر است. بعضی هیأت‌ها می‌گویند: سالها نیاکان ما از این خیابان می‌رفتند. مگر امام حسین در این کوچه است؟ از یک جای دیگر برو. گاهی یک تعصب‌های بی‌منطقی داریم.
علامت‌هایی که بلند می‌کنیم. بیاییم آلومینیوم درست کنیم که سبک باشد. این علامت‌ها خیلی سنگین است. بعد هم کلامت امام حسین باشد. امام حسین فرمود: «هیهات من الذله» من زیر بار زور نمی‌روم. بگوییم: مردم ما که عزاداری می‌کنیم برای یک چنین کسی عزاداری می‌کنیم. زیر سم اسب رفت و زیر بار زور نرفت. الآن علامت‌های ما سنگین هست و سخن امام حسین هم ندارد. ما در حدیث داریم «کتاب الله و عترتی» نیاکان در این حدیث نیست. یکبار امام صادق منزل کسی رفت و دید بسیار خانه‌اش کوچک است. فرمود: تو که وضعت خوب است یک خانه بهتر تهیه کن. گفت: این خانه پدر پدرم است. امام صادق هم فرمود: اگر پدر تو احمق بود تو هم باید احمق باشی؟
یک مقدار هم از روحانیون و منبری‌ها بخواهید که بخشی از سخنرانی‌شان قرآن باشد. دو تا آیه را تفسیر کند و دو تا حدیث بخواند. اینطور نباشد منبر برود شعر و خواب و قصه بگوید و قرآن نخواند.
«إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ‏ ضَعِيفاً» قرآن می‌گوید: نقشه‌های شیطان ضعیف است. یزید خیلی نقشه کشید و سی هزار نفر را به کربلا کشید. اما بالاخره امام حسین برنده شد. مرحوم شهید مدرس به رضاشاه گفت: من هرجا دفن شوم، قبرم زیارتگاه می‌شود. تو را هرکجا دفن کنند یک سگ هم پوزه به قبر تو نمی‌کشد. الآن قبر رضاشاه را نمی‌دانیم کجاست. ولی قبر مدرس زیارتگاه شد.
آیه‌ی دیگر اینکه الآن کربلا یک تاریخ نیست. نسخه روز است. امروز دنیا چگونه مردم را می‌ترساند؟ یا محاصره اقتصادی، یا محاصره نظامی، یا محاصره سیاسی و تبلیغاتی. امام حسین با ۷۲ نفر در بین سی هزار نفر محاصره شد. مقاومت کردند و کوتاه نیامدند. کربلا یعنی از محاصره نظامی نترسید.
در کربلا    محاصره اقتصادی طوری بود که برای علی اصغر نبود. آب خوردن هم نداشتند. حالا ما هواپیما نداریم! آب برای خوردن نداشتند، زیر بار نرفتند. این همه تبلیغات کردند که امام حسین بر خلیفه خروج کرد. اگر کسی بر امام وقت و رهبر مسلمان‌ها خروج کند، مخالفت جدی کرده است. محاصره تبلیغاتی کردند. امام حسین رفت سخنرانی کند، سوت می‌زدند و کف می‌زدند. ولی باز هم صدای حسین ماند و صدای آنها محو شد. قبر معاویه پرید و قبر حضرت رقیه ماند. کربلا یک انرژی هسته‌ای است. یعنی یک کشوری به نام ایران یک یاحسین می‌گوید و هفتاد میلیون سیاه پوش در خیابان می‌ریزند. چه کسی می‌تواند با یک کلمه هفتاد میلیون سیاه پوش را مجانی و بدون تشویق و تعلیم در خیابان بریزد؟ ما یک سرمایه‌هایی داریم. با همین سرمایه‌ها هم شاه را بیرون کردند.
شریعتی: امروز صفحه ۳۶۳ قرآن کریم، آیات ۳۳ تا ۴۳ سوره مبارکه فرقان برای شما در سمت خدای امروز تلاوت خواهد شد.
«وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ‏ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً «۳۳» الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ إِلى‏ جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبِيلًا «۳۴» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزِيراً «۳۵» فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً «۳۶» وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً «۳۷» وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذلِكَ كَثِيراً «۳۸» وَ كُلًّا ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلًّا تَبَّرْنا تَتْبِيراً «۳۹» وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً «۴۰» وَ إِذا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا «۴۱» إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْ لا أَنْ صَبَرْنا عَلَيْها وَ سَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا «۴۲» أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا «۴۳»
ترجمه: و هيچ مَثَلى (از بهانه‏ها و طعنه‏ها) براى تو نياورند، مگر آن كه پاسخ به حقّ و بهترين بيان را براى تو آورديم. كسانى كه بر صورت‏هاشان به سوى جهنّم محشور مى‏شوند، آنان بدترين مكان را دارند و منحرف‏ترين راه را مى‏روند. و همانا به موسى كتاب (تورات) داديم وبرادرش هارون را كمك وهمراه او قرار داديم. پس به آن دو گفتيم: (براى اتمام حجّت) به‏سوى قومى كه آيات مارا تكذيب كردند برويد. آنگاه آنان را (به خاطر عنادشان) به سختى قلع وقمع كرديم. و قوم نوح كه پيامبران را تكذيب كردند، غرق نموديم و آنان را براى مردم (تاريخ) عبرت قرار داديم و براى ستمكاران عذابى دردناك آماده نموديم. و قوم عاد و ثمود و اصحاب رَسّ و نسل‏هاى فراوان ميان آنان را (هلاك كرديم). و براى هر يك نمونه‏هايى (براى پند گرفتن) آورديم (و چون عبرت نگرفتند) همه را به سختى نابود كرديم. همانا (مشركان مكّه به هنگام مسافرت به شام) بر منطقه‏اى كه باران بلا بر آن باريده بود (و سنگباران شده بودند) گذر كردند. آيا آن را نمى‏ديدند (تا پند گيرند؟) چرا، (منطقه‏ى قوم لوط را ديدند ولى عبرت نگرفتند، زيرا) آنان به قيامت و رستاخيز اميد و ايمانى نداشتند؟ و هرگاه (كفّار) تو را ببينند، جز به مسخره‏ات نگيرند، (حرف آنان اين است كه) آيا اين همان كسى است كه خداوند او را پيامبر قرار داده است؟ اگر ما بر پرستش بت‏ها مقاومت نمى‏كرديم، نزديك بود كه (اين شخص) ما را از خدايانمان منحرف كند. آن گاه كه عذاب را ببينند خواهند دانست كه چه كسى گمراه‏تر است. آيا كسى كه هواى نفس خود را معبود خود قرار داده است ديده‏اى؟ آيا تو مى‏توانى وكيل او باشى (و به دفاع از او برخيزى و او را هدايت كنى)؟
شریعتی: از قرآن در عاشورا و واقعه کربلا برای ما می‌گویند و آیاتی که مرتبط با این حادثه و واقعه تاریخی است. انشاءالله به برکت این آیات نورانی منتقم خون حضرت أباعبدالله بیایند و مرهمی بر داغ دل همه ما باشد. از جلوه‌های قرآنی و کربلا و عاشورا خواهیم شنید.
حاج آقای قرائتی: از جلوه‌های قرآن در کربلا این آیه است «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُه‏» (انبیاء/۱۸) یعنی حق را برمی‌داریم بر سر باطل می‌زنیم. طوری حق را بر سر باطل می‌زنیم که این دمغ شود. یعنی گیج شود. کربلا پتکی بر رژیم بنی امیه بود. البته وقتی به چوب پتک می‌خورد، خود پتک هم ضربه می‌بیند. شما وقتی با یک چکش به میخ بکوبی، چکش هم ضربه می‌خورد.
یکی از آیات دیگر این است که «يُرِيدُونَ‏ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ» (توبه/۳۲) «يُرِيدُونَ‏ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّه‏» (صف/۸) فرق این دو آیه با هم این است که آیه اول یعنی دوست دارم الآن حق خاموش شود. آیه دوم یعنی امروز ممکن است خاموش نشود. در آینده خاموش شود. می‌خواهند با فوت نور خدا را خاموش کنند ولی «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِه‏» (صف/۸) یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: «نُفِخَ فِی الصُور» دوباره می‌گوید: «ثُمّ نُفِخَ فیه» (زمر/۶۸) یعنی با یک نفخه و دمیدن همه می‌میرند. تمام موجودات زمین می‌میرند. دوباره با یک دمیدن همه برمی‌گردند. آقای فلسفی(ره) می‌فرمود: هم با فوت چراغ روشن می‌شود و هم با فوت خاموش می‌شود. یا یک دمیدن همه می‌میرند و با یک دمیدن همه زنده می‌شوند. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِين‏» (آ‌ل‌عمران/۵۴) هرچه اینها تدبیر کنند خدا هم تدبیر می‌کنند. تدبیر خدا بهترین تدبیرهاست. آدم وقتی جنگ می‌کند، خوب فوقش می‌کشد. اما بگوییم: نه، اسب هم روی بدنشان بتازانیم. این توحش است. خوب بجنگ، اما به بچه‌ها آب بده. بچه‌ها که گناهی نکرده بودند.
در یکی از جنگ‌ها مسلمان‌ها پیروز شدند و یک خانمی هم اسیر گرفتند. این خانم را به یکی از اصحاب دادند گفتند: نزد پیغمبر برو، بگو: جنگ تمام شد. مردها کشته شدند. این زن هم که آمده بود شمشیر بزند گرفتیم و اسیرش کردیم. آن آقایی که می‌خواست این زن را بیاورد، از یک سمتی خانم را آورد که جنازه مردش را ببیند و دلش بسوزد. وقتی نزد پیغمبر آمد گفت: مرد را کشتیم و زن را هم اسیر کردیم. ضمناً من او را از راهی آوردم که شکنجه‌اش بدهم. پیغمبر او را دعوا کرد و فرمود: چه کاری بود کردی؟ گفت: این آمده بود جبهه ما را بکشد. فرمود: حالا که نکشته و خودش اسیر است. تو چه حقی داشتی دل این را سوزاندی؟ شما این را نگاه کنید که می‌خواهند زینب کبری را عصر عاشورا از کربلا ببرند. راه زینب را عوض کردند که جنازه امام حسین را ببیند جیغ بزند. پیغمبر اجازه نداد یک زن کافر جنازه شوهرش را ببیند و دلش بسوزد اما اینها چه کردند.
اگر هدایت خدا نباشد نمی‌شود انسان را به گرگ تشبیه کرد. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ‏ بَلْ هُمْ أَضَل» (اعراف/۱۷۹)‏ اینها سیمای انسان‌ است که بدون وحی به کجا کشیده می‌شود. الآن در لبنان و فلسطین و یمن مردم را می‌کشند، چه توجیهی برای کشتن مردم دارند؟ چرا باید این مردم نابود شوند؟ جز رضای آمریکا و اسرائیل رضای چه کسی را به دنبال دارد؟ اینها اگر الآن هم باشند سر امام حسین را می‌برند. کربلا سرمایه خوبی است. ما باید از این جلسه‌ها استفاده کنیم. قرآن و نماز باید احیاء شود. اهل تقوا شویم. اطعامی که می‌شود خیلی خوب است. بسیاری از افراد در طول سال اینقدر که محرم و صفر تغذیه می‌شوند، در طول سال اینطور نیست که میلیونی باشد و با عشق و نشاط باشد. یعنی رسیدگی به گرسنه‌ها، زنده کردن تاریخ، رشد دادن حماسه، توجه به بیت المال، ما گاهی در عزاداری‌ها توجه به وقف نمی‌کنیم. با کفش روی زیلوهای حسینیه می‌رویم. می‌گوید: برای امام حسین است. خوب مگر می‌شود با کفش روی فرش‌های حسینیه رفت؟ نمی‌شود. باید مراعات کنیم.
بنده خدایی فرش‌های مسجد را برای عزاداری به مسجد برد. گفتم: اینها وقف حسینیه است. اگر چیزی وقف حسینیه است، نمی‌شود به مسجد برد. وقف مسجد است نمی‌شود در حسینیه برد. اگر این شربت برای تاسوعا است، شما حق نداری روز عاشورا شربت بدهی. اگر این قند و چای برای دعای کمیل است، شما حق نداری برای دعای کمیل بدهی. هر چیزی سر جای خودش باید باشد. این وقف مسجد است. شما حق نداری به حسینیه ببری. آن آقا گفت: ابالفضل در کربلا دو تا دست‌هایش را به خدا داد. حالا خدا دو تا فرش را به ابالفضل نمی‌دهد؟ نباید طوری حساب کنیم که چون برای ابالفضل است، بتوانیم جا به جا کنیم. در مسجد میخ می‌کوبی، میخ کوبیدن ضرر به مسجد است. مسجد وقف است. اگر این ظرف تمیز نباشد هرچه هم آب کنی من آب نمی‌خورم. حتی در شرایط حساس هم همین است.
یکبار حضرت علی در جبهه تشنه شد. اشاره کرد آب بیاورید. یک ظرف آبی را آوردند تا حضرت آمد بخورد، دید این ظرف ترک دارد. ظرف ترک دار چیزی که درونش می‌رود بیرون نمی‌آید، آب که می‌ریزی آب مرده می‌شود. حضرت دید ظرف بهداشتی نیست، نخورد. گفتند: چرا نخوردی؟ گفت: این ظرف بهداشتی نیست. گفتند: یا علی اینجا میدان جنگ است. فرمود: علی در میدان جنگ هم کار خلاف بهداشت نمی‌کند. عزاداری سرمایه خوبی است و باید حفظ کنیم. چون هرچیزی گرانتر است حفاظتش هم بیشتر است. حلب نیاز به حفاظت ندارد، ولی طلا را باید حفظ کنی.
شریعتی: دعا بفرمایید.
حاج آقای قرائتی: خدایا هرکس در راه قرآن و اهل‌بیت در طول تاریخ خدمتی کرده و الآن نیست، همه را با امام حسین و اصحابش مشهور کن. ما و نسل ما را تا آخر تاریخ از بهترین شیعیان و عزاداران حسینی قرار بده. همه کسانی که زحمت می‌کشند، زحمت‌هایشان را بی آفت و قبول و مبارک و عمیق و ذخیره قیامت قرار بده.
شریعتی: والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

متن سخنرانی حاج آقا قرائتی در رابطه با جلوه های قرآنی قیام کربلا